تمامی معابر شهری مشهد باز است (۳٠ اردیبهشت۱۴۰۳) + فیلم پیام تسلیت شهردار مشهد در پی جان باختن تعدادی از شهروندان در سیل اخیر قدردانی شهردار مشهد از خادمان شهری پس از بارش سیل‌آسای امروز | شهروندان از تردد غیرضروری خودداری کنند + فیلم گزارش ۳۱ نقطه آبگرفتگی معابر در سطح شهر مشهد طی بارندگی امروز (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) آیا مدارس مشهد و خراسان رضوی فردا یکشنبه (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) تعطیل است؟ آماده‌باش نیرو‌های خدمات شهری تا بازگشت کامل مشهد به شرایط عادی + فیلم (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) ۲۲ میلی‌متر بارش در مشهد طی ۳۰ دقیقه (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) شهردار مشهد مقدس: آب‌گرفتگی سطح شهر در حال کنترل است + فیلم (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) تاکنون حدود ۵ هزار زائر پیاده وارد مشهد شدند (۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲) سرویس‌دهی ویژه مترو مشهد به سمت فرودگاه و راه‌آهن + فیلم (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) آخرین وضعیت سرخس پس از بارش باران و جاری شدن سیل از زبان فرماندار | خسارت مالی، نامعلوم (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) پس از باران سیل آسا شهر در آرامش نسبی است| خسارت جانی در سیل مشهد نداشتیم(۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳) آخرین وضعیت طرقبه و شاندیز پس از بارش شدید باران از زبان فرماندار | یک نفر از مرگ حتمی نجات یافت (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) + فیلم ترافیک در تمامی معابر شهری مشهد پر حجم است (۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲) پس از بارش شدید همه محور‌های اصلی خراسان رضوی باز است (۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

دویدن با« دکتر ماریو» در خیابان حسرت ها

  • کد خبر: ۱۲۱۳۰۴
  • ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۰
دویدن با« دکتر ماریو» در خیابان حسرت ها
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

چند پله را که می رفتی پایین، از همه چیز چربی می چکید. چند میز و صندلی چرک مُرد و چربی گرفته و آدم هایی که از شلوغی خیابانی که من نامش را گذاشته بودم، «خیابان حسرت ها» ،عبور کرده بودند و خودشان را رسانده بودند به کوچه ای پرماجرا. من چیزی از آن کوچه در خاطرم نیست، آن کوچه با تصویری دیگر در ذهنم ثبت شده است.

همه آدم ها از کارمندهای بانک های پرشمار « خیابان حسرت ها»، دست فروش های سراب تا قاب سازها و مهرسازهای کوچه و زائران خسته یا تازه به مشهد رسیده، از سرما و گرما پناه آورده بودند به دو سیخ کوبیده و گوجه و نان تازه سنگکِ کبابی خسروی در کوچه شاهین فر.

کبابی خسروی اگرچه در کوچه شاهین فر بود اما من در خیابان دیگری ثبتش کرده ام، آن خیابان همان خیابان حسرت ها، خیابان سعدی بود با ویترین های پر زرق وبرقی که کشتی گیران و فوتبالیست ها را رنگی و سیاه وسفید نشان می داد و می شد ساعت ها به رنگ های زمین چمن و لباس بازیکنان و شادی تماشاگران خیره شد.

بعدها با آمدن میکرو و سگا و پلی استیشن این حسرت عمیق تر شد. من زمان های زیادی را با «ماریو» در خیابان سعدی قارچ خورده ام یا به قدرت پای «روبرتو کارلوس» در فیفا ۹۹ خیره شده ام، من حتی با «سونیک» در کوچه هایی که سعدی را به مدرس می رساند، دویده ام.

یابان سعدی با دوچرخه فروشی شروع می شد و بعد می شد در «مهتاب» و کتاب فروشی هایش گم شد و عطر پیراشکی فروشی کنار پاساژ را تا شب تحمل کرد، اما این خوشی ها برای کودکان دردناک بود، گناه گریه کودکان دهه شصت و هفتاد مشهدی و حتی کودکان مسافر، بر گردن خیابان سعدی است. این گریه ها همان گریه هایی است که شیخ اجل خودش وصف کرده:

«هر گه که بسوزد جگرم دیده بگرید
وین گریه نه آبیست که آتش بنشاند»

سال هاست هر زمان به بهانه ای راهم می افتد به سعدی گوش تیز می کنم تا آن گریه ها را بشنوم. در کوچه شاهین فر بو می کشم تا عطر کباب کوبیده کودکی را دوباره حس کنم. کوبیده ای که دیگر هیچ زمان طعمش تکرار نشد، طعمی که مطمئن نیستم از ترکیب جادویی آن کبابی بود یا حس خوش بینی کودکانه.

کبابی خسروی مثل آدم های زیادی، سعدی غرق در ال ای دی های غول پیکر، ایکس باکس و پلی استیشن ۵ و ضبط هایی با صدای گوش کرکُن را ندید.

کبابی خسروی ابتدای زوال سلسله کاست ها و آغاز سلطنت سی دی برای همیشه مثل دودی از دودکش کبابی خارج شد و گم شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->